جدول جو
جدول جو

معنی خلل ناک - جستجوی لغت در جدول جو

خلل ناک
(خَ لَ)
رخنه دار. دارای منفذ:
روی جهان کآینۀ پاک شد
از نفس چند خلل ناک شد.
نظامی (مخزن الاسرار ص 112)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دارای نقطه هایی غیر رنگ خود، (ناظم الاطباء)، آنکه خال بسیار دارد، پرخال، اخیل، خیلاء، (منتهی الارب)، منه: رجل اخیل، امراءه خیلاء
لغت نامه دهخدا
(خِ)
دارای خلم. رجوع به خلم شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
تخمی که بر روی نان پاشند مثل سیاه دانه و تخم ریحان و خشخاش و امثال آن. (فرهنگ شعوری ج 1 ص 374) (آنندراج) ، سوختگی های آتش که بر روی نان بهم رسد
لغت نامه دهخدا
(خِ لَ)
خجلت زده. شرمسار. شرمگین. شرم زده. شرمگن:
بپذیرفت چون از تلخی
اندکی گشته بود خجلت ناک.
عرفی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
آنکه به بیماری کلی مبتلی است. خوره ناک. جذامی. (فرهنگ فارسی معین). خوره ای. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چون مرد کلی ناک را پاک کرد؟ (ترجمه دیاتسارون ص 50). و رجوع به کلی (بیماری) شود
لغت نامه دهخدا
(مَ لَ)
جای بسیار ملخ. زمینی که ملخ در آن بسیار باشد: ارض مدباه، زمین ملخ ناک. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). دبی، ملخ. مدباه، زمین ملخ ناک. مدبیه، زمینی که ملخ گیاهش خورده بود. (تعلیقات معارف بهاء ولد ص 166)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خطر ناک
تصویر خطر ناک
سیجناک بیمناک سیجومند پور مرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلل دار
تصویر خلل دار
تباه آسیبدیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلق نیک
تصویر خلق نیک
منش بهمنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلی ناک
تصویر کلی ناک
آنکه به بیماری کلی مبتلی است خوره ناک جذامی: (چون مرد کلی ناک را پاک کرد (عیسی))
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملخ ناک
تصویر ملخ ناک
جایی که ملخ در آن بسیار باشد (معارف بها ولد 1338 ص 326)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هول ناک
تصویر هول ناک
هراسناک ترسناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خالناک
تصویر خالناک
دارای خال بسیار
فرهنگ لغت هوشیار